امشب در محله ی ما عروسی ست؛ یک عروسی گرم و پر سر و صدا. نوازنده می نوازد، خواننده می خواند، رقاصه ها می رقصند، ناظران چشم می چرانند، کف می زنند ... و شیطان کف می کند از این همه غفلت! و من مانده ام چگونه به این زوج خوشبخت! "مبارک باد" بگویم. اندوه تمام وجودم را گرفته و بغض راه گلویم را. دلم می خواهد به میانشان بروم و فریاد بزنم آهااااااااای مسلمان نمایان تکنوکرات / رهاوردتان چیست جز منکرات؟ آهای شیعیان مهدی! خون نکنید دل اربابتان را. تصور رقص زنانی که در بیچارگی خود دست و پا می زنند و چشمان پر ولع مردانی که با بی غیرتی هر چه تمامتر در حال شکار لحظه ها! هستند سینه ام را مالامال اندوه کرده است.
خدایا کی جامعه ی ما به این درجه از فرهنگ و کمال و کلاس خواهد رسید که: معلوم الحال مجهول الهویه ( جمعه 89/8/21 :: ساعت 12:51 صبح) |
ورود , پسرا ,دخترا , عکس باحال , ورود پسرا ممنوع , روابط دختر وپسر ,روابط دختر و پسر ,زن ,گرل ,گرل فرند ,آرایش ,لباس ,جنسی ,عشق ,عاشق , هوس, ازدواج ,دوست یابی ,شعر ,پسران و دختران ,معشوق ,مهیج